حس های ممنوعه🍷🥂۱۲
×باید به وصیتنامه پدرت عمل کنی،وارث بیاری
+داری شوخی میکنی
×یک فردی که مطمئنی عاشقت نمیشه مثلا خدمتکارا
+همه رو میکنم هرکی حامله شد😂(با خنده)
×این موضوع شوخی نیست کوک
چشمای پسر دوباره سرد شد
+اگه به وصیت عمل نکنم چی
×کوک باید عملش کنی
+اون مرتیکه که مرده،مامان منم مرده پس لازم نیست به حرفش دیگه گوش کنم میدونی چقدر بعد مرگ مادر
×اون مادر تو نیست
+ولی
×تو نامشروعی شکی توش نیستتت(با داد)
+لازم نبود به یادم بیاری،هیچوقت درست توضیح ندادی فقط همین موضوع رو تو چشم کردی فکر کردی من دوست داشتم بچه نامشروع باشم(باداد)
×تو با اینکه بچه من نیستی روی پر غو بزرگت کردم
+تو که میدونی توضیح بده لعنتی منکه دیگه بچه نیستم(الان دارن دعوا میکنن و حرفاشون با داده)
×کوک اروم باش پسرم اروم
+من پسر تو نیستممم
در اتاق خدمتکارا باز شد و خدمتکارا بیرون اومدن
+برو بیرون
×پسرم توضیح میدم
+الان نه بریم بیرون صحبت کنیم
×باشه
&پسرم قهوت
+ممنون اجوما خودت بخور استراحت کن زیادم کار نکن
&باشه پسرم
پسر چشایی که فقط برای اجوما مهربون میشد رو به سمت مادر کشید و گوی مشکیش زمستونی شد
+ نمیخوای بری
&کجامیریم
+کجا میریم میریم حیاط دیگه
پسر که جلوتر میرفت روی تابی نشست زن ثانیه بعدی روی تاب کنارش نشت
+خب منتظرم
میدونم پشماتون ریخت ببخشید ولی شرط میزارم ۱۰ لایک و ۵تا کامنت اوکیه
+داری شوخی میکنی
×یک فردی که مطمئنی عاشقت نمیشه مثلا خدمتکارا
+همه رو میکنم هرکی حامله شد😂(با خنده)
×این موضوع شوخی نیست کوک
چشمای پسر دوباره سرد شد
+اگه به وصیت عمل نکنم چی
×کوک باید عملش کنی
+اون مرتیکه که مرده،مامان منم مرده پس لازم نیست به حرفش دیگه گوش کنم میدونی چقدر بعد مرگ مادر
×اون مادر تو نیست
+ولی
×تو نامشروعی شکی توش نیستتت(با داد)
+لازم نبود به یادم بیاری،هیچوقت درست توضیح ندادی فقط همین موضوع رو تو چشم کردی فکر کردی من دوست داشتم بچه نامشروع باشم(باداد)
×تو با اینکه بچه من نیستی روی پر غو بزرگت کردم
+تو که میدونی توضیح بده لعنتی منکه دیگه بچه نیستم(الان دارن دعوا میکنن و حرفاشون با داده)
×کوک اروم باش پسرم اروم
+من پسر تو نیستممم
در اتاق خدمتکارا باز شد و خدمتکارا بیرون اومدن
+برو بیرون
×پسرم توضیح میدم
+الان نه بریم بیرون صحبت کنیم
×باشه
&پسرم قهوت
+ممنون اجوما خودت بخور استراحت کن زیادم کار نکن
&باشه پسرم
پسر چشایی که فقط برای اجوما مهربون میشد رو به سمت مادر کشید و گوی مشکیش زمستونی شد
+ نمیخوای بری
&کجامیریم
+کجا میریم میریم حیاط دیگه
پسر که جلوتر میرفت روی تابی نشست زن ثانیه بعدی روی تاب کنارش نشت
+خب منتظرم
میدونم پشماتون ریخت ببخشید ولی شرط میزارم ۱۰ لایک و ۵تا کامنت اوکیه
- ۹.۷k
- ۳۰ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲۹)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط